نمیخواهد آزاد شود؟
- آیا برای فردی که ایمان دارد اما تمایلی به آزادی ندارد، دعای شفا و آزادی و حتی جنگ روحانی جایز است؟
سوالات مشابه :
۱. آیا برای فردی که در مسائل ریشهای گرفتار است، اما «خودش تمایلی به آزادی ندارد» دعا کنیم؟
۲. آیا برای فردی که روحزدگی دارد و توسط خانواده و دوستانش این وضع تشخیص داده شده است، اما خود فرد قادر به درک آن نباشد، دعا کنیم؟
۳. آیا برای فردی که روحزده شده و از وضعیتش آگاهی دارد، اما خودش ترجیح میدهد که با ارواح زندگی کند، دعا کنیم؟
۴. اگر فردی آزاد شود و کلام حقیقت را جایگزین دروغها و باورهای غلط خود نکند، ارواح برمیگردند و در نتیجه وضع این شخص بدتر از اولش میشود. آیا با دعای اخراج روح، ممکن است برای او بدبختی بیشتری بوجود آید؟
(متی ۱۲ : ۴۳-۴۵)
« و وقتی که روح پلید از آدمی بیرون آید، در طلب راحت به جایهای بیآب گردش میکند و نمییابد. پس میگوید “به خانه خود که از آن بیرون آمدم برمیگردم،” و چون آید، آن را خالی و جاروب شده و آراسته میبیند. آنگاه میرود و هفت روح دیگر بدتر از خود را برداشته، میآورد و داخل گشته، ساکن آنجا میشوند و انجام آن شخص بدتر از آغازش میشود. همچنین به این فرقه شریر خواهد شد.»
- آیا منطقی نیست که با چنین کسانی ما دعای شفا و آزادی و جنگ روحانی نکنیم، زیرا ممکن است وضعیتشان از قبل بدتر شود!!
۵. آیا صحیح است برای کسی که ایمان ندارد، دعای شفا و آزادی کنیم؟
در پاسخ سوال ۵، شما میتوانید به «مقاله آیا میشود با یک غیر ایماندار شفا و آزادی کرد؟» مراجعه نمایید.
نتیجهای که از مقاله و آیات میتوان گرفت این است که بله، باید برای غیر ایماندار دعا کرد و به روحالقدس اعتماد کرد که شخص را شفای کامل ببخشد، و باید در نظر داشت که دعای شفا و آزادی و دعای جنگ روحانی، هرچند مکمل یکدیگر هستند، اما معنا و کاربرد متفاوتی دارند.
- بیشتر مواقع شخصی که گرفتار مسائل عمیق ریشهای است :
1. در رفتارش نمایان است.
2. خود و یا حتی دیگران را آزار میدهد و یا آسیب میرساند.
3. عموما از این نکات ریشهای خود خبر ندارند.
4. امکان شدیدی دارد که نقطه کور ایشان بوده و آگاهی ندارد.
5. فقط عوارض را میبیند و نه ریشه ها را .
6. حتی بعضی وقتها عوارض را هم نمیبیند.
- این چنین شخصی را باید با محبت، اما به درستی در مورد مسائل ریشهای خودش آگاه کنیم. ولی بعضی از اوقات، روحی پشت آن ریشهها است که مانع میشود شخص بتواند آنها را ببیند و یا حتی آزاد شود. برای کمک به این شخص توسط خانواده، عزیزان او و یا شما، دعای شفا و بیداری روحانی انجام شود و از خداوند بخواهید طبق (دوم قرنتیان ۴:۴ ) نقطه کور و یا ریشهها را در ایشان باطل گرداند و با شما همکاری کند.
بعضیها میدانند که روحی با آنها هست، اما دوست دارند که با آن روح همکاری کنند:
1. احتمالا قدرت کاذبی، که ارواح به او میدهند را دوست دارد و از این قدرت استفاده میکند.
2. به دلیل غم شدیدی که بابت از دست دادن شخصی مهم و یا مشکلات زندگی در او ایجاد شده است، فرد با همکاری ارواح به عنوان دوا و درمان از مواد مخدر و مشروب استفاده میکند، که در واقع تسلی و آرامش موقتی را بدست آورد.
3. آنها از رابطه با روح لذت میبرند، ممکن است آن روح بدون تماس مستقیم با بدن، با تحریکات و تلقین، ارضای جنسی شخص را فراهم کند.
- برای این نوع افراد که نمیخواهند از اسارت آزاد شوند، بایستی در غیابشان با همکاری خانواده شفاعت کنید و برای او بجنگید تا روح او را ترک کند، به طوری که بتواند حقیقت را بشناسد و آزاد شود.
خلاصه :
1. در غیاب شخص دعای شفاعتی کنیم تا روح خدا او را ملزم کند.
2. با دعای جنگ روحانی، در غیاب فرد برای آزادی او جنگیده و به ارواح دستور داده شود تا او را ترک کنند.
3. اگر خود شخص هم اجازه میدهد برای او دعا کنید، و با اعلام حقیقت کلام به ارواح فرمان دهید تا فرد آزاد شود.
4. اگر آن شخص تمایلی به دعا کردن نداشته باشد، اما خداوند موقعیتی را فراهم کرده تا دعا کنید، طبق (متی باب ۱۶) عیسی به روح شریری که پشت پطرس بود و طبق (متی باب۸) برای آن شخصی که لژیون داشت به ارواح فرمان داد»، شما هم با اقتدار نام عیسی و اعلام کلام حقیقت به ارواح فرمان دهید.
- بدانید در مورد نکته چهارم، همه چیز باید با فیض و راستی انجام شود. جایی برای غرور شخصی و نمایش و ثابت کردن هیچ آیه از کتاب مقدس برای او و دیگران نیست.
- مواظب باشید
- از این اقتدار سو استفاده نکنید.
- برای توبیخ افراد هم از آن استفاده نکنید.
- جلوی صورت آنان به ارواح فرمان ندهید.
- همچنین، برای خودتان توجیه نکنید که مسیح به پطرس فرمان داد، پس برای شما هم جایز است چنین کنید، این مطلب را باید با محبت، حکمت، آگاهی و هدایت روح خدا انجام شود.