قدم دوم راستی بجای دروغ و فریب

کلام خداوند منبع حقیقت و راستی است. اما فقط دانستن این کافی نیست، بلکه حقیقت کلام خدا باید در عمق وجـود و قلب ما باشد. (مزمور باب ۵۱ آیه ۶).

قدم دوم 

 

راستی بجای دروغ و فریب :

کلام خداوند منبع حقیقت و راستی است. اما فقط دانستن این کافی نیست، بلکه حقیقت کلام خدا باید در عمق وجـود و قلب ما باشد. (مزمور باب ۵۱ آیه ۶).

زمانیکه داود خود را فریب می‌داد زندگی پر رنجی داشت. اما زمانی که او آزادی را با قبول حقیقت پیدا کرد، چنین نوشت:

 «خوشا به حال کسی که…. در روح او حیله نمی‌باشد» (مزمور باب ۳۲ آیه ۲). 

« خداوند، از ما می‌خواهد دروغ و فریب را کنار گذاشته و حقیقت را با محبت بیان کنیم». (افسسیان باب ۴ آیه ۱۵ و ۲۵)

شخصی سلامتی روانی دارد که با حقیقت زندگی کند و فکر او نسبتاً خالی از اضطراب و ناراحتی باشد. تماس کامل با حقیقت‌های زندگی خالی از اضطراب‌، زمانی پدید می‌آید که شخص مسیحی‌، فریب و دروغ را کنار گذاشته و حقیقت را می‌پذیرد. 

قدم دوم ( در آزادی مسیح ) را با دعای زیر شروع کنید:

« ای پدر آسمانی، من این را می‌دانم که تو در عمق دل من‌، حقیقت را می‌خواهی و طبق (‌یوحنا باب ۸ آیه ۳۲ ) این حقیقت راه نجات و آزادی من است.

بوسیله این دعا‌، اعتراف می‌کنم که طبق ( یوحنا باب ۸ آیه ۴۴ ) من بوسیله پدرِ دروغگوها‌، فریب خورده‌ام و من نیز خود را طبق ( اول یوحنا باب ۱ آیه  ۸) فریب داده‌ام. در این لحظه من به اسم خداوندم عیسی مسیح و با قدرت خون مسیح از پدر روحانی در خواست می‌کنم که همه روح‌های فریبکار و دروغگو را نهیب‌زده و از من دور کنی.

من بوسیله فیض خدا‌، اعلام می‌کنم که با ایمان‌، تو را در زندگیم دریافت کرده‌ام و اکنون طبق ( افسسیان باب ۲ آیه ۶ ) با مسیح در قلمرو آسمانی نشسته‌ام. در نتیجه  تو به من این اقتدار و مسئولیت را دادی که طبق ( یعقوب باب ۴ آیه  ۷) در مقابل شیطان با تمام قدرت مقاومت کنم و این مقاومت من ، شیطان را فرار می‌دهد.

حال ای روح القدس، از تو می‌خواهم که طبق ( مزمور باب ۱۳۹ آیه ۲۳-۲۴ ) مرا تفتیش کنی و دل مرا بشناسی، مرا بیازما، و فکرهای مرا بدان و ببین که آیا در من راه فساد هست؟ و مرا به طریق جاودانی هدایت فرما.

در نام عیسی مسیح ، همه را از تو میطلبم آمین».

پس از این دعا به خاطر آورید که در کجا شیطان از طریق مذاهب و فلسفه‌های دروغین ، شما را فریب می‌دهد و همینطور در کجا شما نیز خود را به طُرُقِ مختلف فریب می‌دهید. حال باید بدانیم که شما با مسیح زنده شده و با خون او بخشیده شده‌اید، لزومی ندارد که با دروغ زندگی کنید یا از خودتان دفاع کنید. چون عیسی مسیح تنها دفاع شما می‌باشد.

در دعا ، لیست صفحه بعد را چک کرده و راه‌هایی را که شما در زندگی، خود را فریب داده‌اید یا از خود دفاع کرده‌اید را به حضور خداوند بیاورید. بسیار مهم است که تک تک جملات زیر را به حضور روح‌القدس آورده و از او سوال کنید که آیا چنان موضوعی در زندگی شما صادق باشد یا نه؟

خود فریبی ( فریب = دروغی که من به عنوان راست پذیرفته‌ام )

بعد از ایمان آوردن به مسیح، در کدام یک از موارد زیر خود را فریب داده‌اید؟

۱- کلام خداوند را شنیده اما به آن عمل نکرده‌اید. ( یعقوب باب ۱ آیه ۲۲ و باب ۴ آیه ۱۷)

۲- خود را کامل و بی‌گناه دانسته‌اید. ( اول یوحنا باب ۱ آیه ۸ )

۳- تصور غلط از خود داشته‌اید : فکر کردید کسی هستید که نبودید، یا آن کسی را کـه نیستید، باور کرده‌اید کـه هستید. ( غلاطیان باب ۶ آیه ۳ )

۴- خود را در امور این جهان، حکیـم دانسته‌اید. ( اول قرنتیان باب ۳ آیه ۱۹-۱۸)

 

۵- تصور کرده‌اید که آنچه که بکارید، دِرو نخواهید کرد. ( در فکر و در عمل ).‌

(غلاطیان‌باب ۶ آیه ۷ )

  * یعنی فکر کرده‌اید، می‌توانید در کار نادرستی شرکت کنید و آن روی شما تاثیر نگذارد.

۶- باور داشته‌اید که افرادی که در گناه زندگی می‌کنند، وارث ملکوت خداوند می شوند. 

( اول قرنتیان باب ۶ آیه ۹ )

۷- باور داشته‌اید که می‌توانید با افراد فاسد، معاشرت کنید و آنها بر شما تاثیر نگذارند. 

( اول قرنتیان باب ۱۵ آیه ۳۳ )

۸- فکر کرده‌اید که گاهی خدا، شما را وسوسه کرده است. ( یعقوب باب ۱ آیه ۱۳ )

 

برای هر مورد که در بالا علامت زده‌اید، جداگانه دعای زیر را بکنید :

« خداوندا، اعتراف می‌کنم که خودم را بوسیله […………………………] فریب داده ام.

بخاطر خون عیسی مسیح مرا ببخش. به اسم عیسی مسیح، این دروغ را رَد می‌کنم و این حقیقت را قبول می‌کنم که [………………………….(آیه‌های اعلام حقیقت)].

در نام عیسی مسیح آمین».

دفاع از خود

وقتی با مشکلی روبرو شده اید و یا کسی به شخصیت شما حمله کرده است ، به چه وسیله ای از خود دفاع کرده اید؟

۱. اِنکارِ حقیقت ( دانسته و یا نادانسته ) انکار کردن اتفاقات بدی که در زندگیتان افتاده است.

۲. خیال بافی ( فرار از حقیقت ) بوسیله تخیلات، تلویزیون، فیلم، کتاب، کامپیوتر، کارِ زیاد، بازی و تفریح، موسیقی و … از حقیقتِ تلخ و مشکلاتِ زندگی ، فرار کرده‌ام.

۳. کناره‌گیری کردن یا سکوت کردن ( از افراد کناره‌گیری کرده‌ام که یا نمی‌توانم تحملشان کنم و یا مرا نمی‌پذیرند). 

۴. به عقب برگشتن ( در مقابل مشکلات زندگی‌، به شرایط گذشته که راحت‌تر بودند‌، برگشته‌ام ).

۵. جابجایی احساسات و افکار ( احساساتِ منفی خود را بر سر دیگران خالی کرده‌ام ، در محل کارم عصبانی می‌شوم در خانه خالی می‌کنم). 

۶. سرزنش دیگران ( بجای قبول مسئولیت، دیگران را مسئول مشکلات خود دانسته‌ام ).

۷. عذر و بهانه آوردن ( بوسیله عذر و بهانه از رفتار خود، از عمل غلط و اشتباه خود دفاع کرده‌ام، و نمی‌پذیرم. دیگران را دلیل کوتاهی و حتی عدم انجام وظیفه و مسئولیت خود می‌بینم و محکوم می‌کنم ).

در هر یک از موارد بالا ، بطور جداگانه به صورت زیر دعا کنید :

« خداوندا اعتراف می‌کنم که بوسیله [………………….] خودم از خودم بطور غلط دفاع کرده‌ام. از تو طلب بخشش می‌کنم و تو را برای بخششم شکر می‌کنم و متعهد می‌شوم که از امروز به تو توکل کنم که از من دفاع کنی و مرا محافظت نمایی.

به اسم عیسی مسیح آمین».

 

     *تصمیم با شماست: 

انتخاب حقیقت در مواردی، به مراتب مشکل‌تر است. مخصوصا زمانی که با آن دروغ، سال‌ها زندگی کرده‌اید.

خود فریبی و روش‌های دفاع از خود در طول سال‌ها بوسیله نفس ما و شیطان و دنیا و حتی خانواده ما به عنوان تنها راه برخورد با مشکلات، به ما یاد داده شده است. حال که ما مسیح را به عنوان نجات دهنده پذیرفته و در او تولد تازه یافته‌ایم، تنها دفاع ما خود عیسی مسیح می‌باشد. 

دانش و آگاهی به اینکه شما فرزند خدا هستید و برای همیشه بخشوده و پذیرفته شده‌اید، چیزی است که شما را آزاد می‌کند تا با مشکلات زندگی مقابله کرده و اعتماد و وابستگی کامل خود را به مسیح اعلام کنید.

عکس العمل درست نسبت به حقیقت، ایمان آوردن به آن حقیقت است، و باور داشتن حقیقت ، انتخاب و تصمیم ما است.

 وقتی کسی می‌گوید: می‌خواهم به خدا، یا به این حقیقت ایمان آورم ولی نمی‌توانم، این شخص فریب خورده است. چون البته که می‌توانید به حقیقت ایمان آورید.

ایمان چیزی است که بر اساس اراده شما است و نه بر اساس احساسات شما. ایمان داشتن، بر چیزی دلیل حقیقت داشتن آن چیزی نمی‌شود، اما کلام خدا حقیقت است، پس ما به آن ایمان می‌آوریم. 

بعضی‌ها می‌گویند: فرقی نمی‌کند به چه چیزی ایمان بیاوری‌، در صورتی که برعکس بسیار فرق می‌کند. بخاطر اینکه هر انسان، ایمانی دارد و مطابق آن ایمان‌، زندگی می کند. 

پس اگر ایمانش بر اساس حقیقت نباشد‌، روش زندگی او هم درست نخواهد بود و مورد ضربۀ شیطان ( پدرِ دروغگوها ) خواهد بود.

 

Scroll to Top